واژه شناسي قرآن و مطالعه تركيبهاي دشوار فهم آن يكي از زمينههايي است كه همواره مورد توجه عالمان ايراني قرار داشته، و افزون بر بررسي آن در خلال آثار تفسيري يا لغوي خود، زمينه مطالعات مستقلي نيز بوده است. از نخستين نمونهها ، دو كتاب تأويل مشكل القران (چ قاهره، 1373ق) و تفسير غريب القران (چ قاهره، 1378ق) از ابن قتيبه دينوري (د276ق/889م) شايان ذكرند كه مكمل يكديگرند. كتاب غريب القران از ابوبكر سجستاني (د ح330ق/942م) يا نزهه القلوب كه حاصل 15 سال كار مؤلف است، در طي سدههاي متمادي يكي از آثار اصلي در واژگان قران بوده است. تأليف اثري با عنوان الغريبين در جمع ميان غرايب قرآن و حديث توسط ابوعبيد هروي (د401ق/1011م)، زمينه ساز آثاري تكميلي چون تقريب الغريبين از سليم بن ايوب رازي (د447ق/1055م) و المجموع المغيث از ابو موسي مديني اصفهاني بوده است.
به عنوان نقطه عطفي در غريب القرآن، بايد از كتاب المفردات راغب اصفهاني (د502ق/1109م) ياد كرد كه از ارزش تحقيقي قابل ملاحظهاي در جهت تحليل معناي واژههاي قرآن برخوردار است. كتاب ترجمان قرآن از ميرسيد شريف جرجاني (د816ق/1413م) نيز از نمونههاي كتب غريب القرآن به فارسي است.
در پايان بجاست كه از آثار برخي از ايرانيان در مباحث عام علوم قرآني، چون بصائر ذويالتميز از فيروزآبادي (د817ق) (چ قاهره، 1383ق)، و از آثار پرشمار آنان در زمينههاي خاص چون اختلاف مصاحف نقطه و شكل ، ناسخ و منسوخ ، اسباب نزول و اعجاز قرآن يادي گذرا به ميان آيد.
|