به نوشتة هرودت ، مورخ يوناني : « ايرانيان فرزندان خود را از پنج سالگي تا بيست سالگي به سه امر عادت ميدهند : اسب سواري ، تير اندازي و راستگويي . . . » .
ورزش و اخلاق از دير باز در فرهنگ ايراني در پيوند با هم بودهاند و ورزش زورخانهاي برجستهترين نمود اين خصيصة نيكو در نزد ايرانيان است : « به دلايل زياد قدر مسلم اين است كه ايرانيان از دوران باستان تا بعد از اسلام ، هميشه جاها و محلهايي براي انجام عمليات ورزشهاي سبك و پهلواني خود داشتهاند » . « تاريخ معلوم زورخانه با شكل و وضع كنوني آن از قرن هفتم است » . همچنين « اطلاق ورزش باستاني به عمليات زورخانهاي احتمالاً از نما و شماي عمومي آن برداشت شده . مثل شلوار چرميها و آيينهاي كشتي پهلواني و اسباب و آلاتي مثل ميل كه به گرز ، و كباده كه به كمان ، و سنگ كه به سپر سربازان ايران در دورة باستان ميماند و هم طبل كه وسيلهاي براي تهييج سربازان در هنگام جنگ بوده است » .
ورزش زورخانهاي آداب و سنتي خاص دارد . آداب و سنني كه با تأسي از پهلوانان و دلاوران افسانهاي ، خُلق و خوي مردانگي و مروت و جوانمردي را در ورزشكاران بر ميانگيزد يا نيرو ميبخشد . اين خصائل نيكو در قالب اشعار و داستانهايي به صورت آهنگين و به همراهي « ضرب زورخانه » كه مهمترين ساز اين نوع موسيقي است ، براي تهييج ورزشكاران در هنگام ورزش از سوي « مرشد » خوانده ميشود . ورزشكاران هماهنگ با موسيقي مرشد جست و خير ميكنند و حركات زيباي گروهي يا فردي به نمايش ميگذارند .
« مرشد » زورخانه ، حامل مهمترين نقش در ورزش باستاني است : يك مرشد خوب ، بايد نوازندهاي چيره دست ، خوانندهاي خوب ، و كاملاً آشنا و مسلط به آداب و رسوم زورخانه باشد .
يك نوازنده و يا مرشد مسلط و توانا بايد خصوصيتهاي زير را دارا باشد :
1. هماهنگي شعر و ريتم و هنر تلفيق شعر و موسيقي ؛ 2. تسلط به ريتم و قواعد آن ؛ 3. دگرگوني آني در اوزان حركتي ورزشهاي متنوع و قدرت رهبري ؛ 4. استفاده از همه ميدان و قابليتهاي ضرب زورخانه .
در ورزش زورخانه ، « مياندار » كسي است كه در ميانة گود زورخانه ميايستد و ديگر ورزشكاران با نگاه كردن به حركات او ، هماهنگ با ضرب مرشد ، حركات ورزشي انجام ميدهند ، مياندار نسبت به ديگر ورزشكاران از سابقه و تبحر بيشتري برخوردار است .
. . . در گود زورخانه تنها ريتم است كه عواطف گوناگون و انساني آنان ( ورزشكاران ) را بازگو ميكند . پاي زدن و انواع حركات زورخانه نظير شناي پيچ ، گورگه گرفتن ، سنگ و چرخ و ميل بازي و كباده كشيدن همه حكايت از سابقة ديرين اين ورزش با موسيقي و ضربهاي متنوع آن دارد .
براي هر يك از اجزاء ورزش زورخانهاي ، قطعات موسيقي ( سازي و آوازي ) وجود دارد كه مرشد آن را اجراء ميكند . موزيكاليتة اين قطعات را ( تندي و كندي ريتم و ملودي ، تأكيدها ، به تدريج تند و يا كند شدنها ، و غيره ) مرشد بر اساس حس و حال موجود در فضاي زورخانه و در بين ورزشكاران ، تغيير ميدهد .
ملوديهاي موسيقي زورخانه در گذشته با سازهاي مختلفي مانند ضرب ، ني و سه تار انجام ميشده ، ولي امروزه موسيقي زورخانه تنها شامل آواز به همراهي ضرب زورخانه است و غالباً هر دو را مرشد اجراء ميكند .
ضرب يا طبل زورخانه ، از نظر شكل شبيه به تنبك بزرگ موسيقي سنتي با صدايي بمتر و قويتر است . بدنة ضرب يا طبل زورخانه از گِلِ پخته و پوست آن هم مانند ساير ضربها از پوست آهو و مانند آن تهيه ميشود .
اشعار در موسيقي زورخانه ، بيشتر حماسي است ، امّا بر حسب موضوع ، از اشعاري در فضائل و رثاي اولياء و انبياء دين و همچنين اشعاري با موضوعهاي اخلاقي از ديوان شعرايي همچون مولوي ، سعدي ، حافظ و شعراي معاصر نيز در اين موسيقي استفاده ميشود . موسيقي زورخانه از نظر فرم ، مانند ديگر انواع موسيقي قديم ايراني ، در چارچوب موسيقي رديف دستگاهي و موسيقي محلي ايران جاي ميگيرد . ملودي و ريتم در موسيقي زورخانه با توجه به محتواي شعر ، وزن شعر و حركت ورزشكاران از ميان گوشههاي موسيقي رديف يا موسيقي محلي ايران انتخاب و اجراء ميشود . |